خاطره ی شکار گنجشک در بهار 79
جمعه, ۵ مرداد ۱۳۹۷، ۰۶:۲۳ ب.ظ
با سلام
من عاشق گنجشک بودم یعنی بعد از امتحانات اردیبهشت چه تو بهار چه تو تابستون همش تو نخلستان بودم . اول به نخلها نگاه میکردم اگه میدیدم که یه جایی پر اومده بیرون دیگه نهایت خوشحالی من بود. رفتم بالا و پنچ تا بچه گنجشک فر کن(پروازکن) ازش اوردم بیرون و بردمشون خونه. اول بهشون اب دادم و بعد رو به قبله شون کردم و گردن زدم بعد بالشون رو کندم و نمک زدمشون و سرخشون کردم و خوردم. این شده بود کار هر روز من تا یه روز دست کردم دیدم یهو یه مار اومد بیرون . ازترس پاهام شل شد و محکم خوردم زمین. شانس اوردم لگنم نشکست. بلند شدم و در رفتم. از اون روز به بعد دیگه توبه کردم. و ادم شدم.
۹۷/۰۵/۰۵